پیشنویس:امابیها
ام ابیها؛ لقب اعطایی رسول خدا(ص) به فرزندش حضرت فاطمه(س).
ام ابیها از القاب حضرت فاطمه(س) است که حضرت محمد(ص) وی را با آن خطاب میکردند. بر اساس روایات تاریخی و منابع اسلامی، دلیل این نامگذاری، محبت، دلسوزی و مراقبت بسیار ایشان از پیامبر(ص) و نقش حمایتیای است که مشابه نقشِ یک مادر، نسبت به پدر خود داشتند.
مفهومشناسی
اُم ابیها از کنیههای حضرت فاطمه(س) و بهمعنای «مادرِ پدر خویش» است.[۱] کنیهای که پیامبر(ص)، دخترش را بدان میخوانده است.[۲] نام ام ابیها در منابع تاریخی برای افراد دیگری همچون دختر عبدالله بن جعفر بن ابیطالب[۳] و امام کاظم(ع) نیز ذکر شده است که تنها اشتراک لفظی بوده است.[۴]
دیدگاه اهلسنت
در منابع معتبر اهلسنت نیز آمده است که پیامبر اکرم(ص) دخترش فاطمه(س) را با کنیه ام ابیها میخواندند.[5] اهلسنت این لقب را نشاندهنده جایگاه بینظیر و احترام والای فاطمه(س) نزد پدرش میدانند. براساس این دیدگاه، محبت عمیق و مراقبت مادرانه فاطمه(س) از پیامبر(ص) بهویژه پس از وفات حضرت خدیجه(س) دلیل این نامگذاری دانسته شده است.[6] در این نگاه، فاطمه(س) با وجود سن کم، پناهگاه عاطفی و تکیهگاه روحی پیامبر(ص) بود و نقشی حمایتی مشابه یک مادر ایفا میکرد.[7]
حکمت اعطای لقب امابیها
نقش مادری و حمایت عاطفی
پیامبر(ص) در زندگی پر فراز و نشیب خود، رنجهای بسیاری مانند یتیمی، آزار مشرکان و سختیهای جنگ را متحمل شد. در این شرایط، حضرت فاطمه(س) از همان دوران کودکی، با دلسوزی، غمخواری و مراقبتی مادرانه از پدرش حمایت میکرد. ایشان چه در زمان مجروحیت پیامبر(ص) در جنگها و چه در لحظات سخت دیگر، مرهمی بر زخمهای جسمی و روحی پدر بودند و بر آرامش ایشان اصرار داشتند. این محبت عمیق و رفتار حمایتی بود که باعث شد پیامبر(ص) با شادمانی، دخترش را مادرِ پدرش خطاب کنند.[8]
ابراز محبت متقابل
این لقب، نشاندهنده یک رابطه عاطفی عمیق و دوطرفه بود. همانطور که در فرهنگ عربی، پدر برای ابراز محبت شدید، فرزندش را ای مادرم! خطاب میکند، پیامبر(ص) نیز با این کنیه، علاقه بیحد خود را به حضرت فاطمه(س) نشان میداد. این محبت در رفتار عملی ایشان نیز آشکار بود؛ مانند بوسیدن دست فاطمه(س) و اینکه در سفرها، آخرین شخصی بود که از او خداحافظی و اولین کسی بود که در بازگشت به دیدارش میرفت.[9]
جایگاهی والا و بینظیر نسبت به همسران پیامبر(ص)
اعطای لقب ام ابیها در کنار لقب امالمؤمنین برای همسران پیامبر(ص)، حامل پیام مهمی بود. این تشبیه برتری و جایگاه منحصربهفرد حضرت فاطمه (س) را نشان میداد؛ بدین معنا که اگر همسران پیامبر، مادران جامعه مؤمنان هستند، فاطمه(س) مقامی برابر با مادر برای خود پیامبر(ص) را دارا است.[10]
اساس و تداوم رسالت
در برخی روایات، رسالت پیامبر(ص) به درختی تشبیه شده که ریشهاش حضرت فاطمه(س) است. بر این اساس، وجود ایشان ضامن سرسبزی، حیات و تداوم درخت اسلام است.[11] از دیدگاههای عمیقتر عرفانی و کلامی همانند دیدگاه آیتالله بهاءالدینی، این لقب نشان میدهد که فاطمه(س) نقش وجودی و تربیتی در تکمیل و ادامه رسالت پیامبر(ص) از طریق نسل پاک ایشان یعنی اهلبیت(ع) داشتهاند و بدون ایشان، مسیر هدایت به کمال نمیرسید.[12]
بیان عظمت مقام
با توجه به مقام حکیمانه و معصومانه پیامبر اسلام(ص)، انتخاب هر تعبیر از سوی ایشان دقیق و پر معنا است. بنابراین، استفاده از لقب امابیها تنها یک بیان عاطفی نبود، بلکه بیانکننده وسعت فضایل، کمالات اخلاقی و مقام معنوی بیهمتای حضرت فاطمه(س) بوده است.[13] همچنین در نگاه عرفانی، «اب» (پدر) نماد «عقل کل» و «ام» (مادر) نماد «نفس کل» دانسته میشود تا نشان دهد همه موجودات، زاده این دو اصلِ وجودی به معنای عقل و نفس هستند.[14] بر این پایه، علامه حسنزاده آملی این مسئله را در غزلی سروده است.[15]
کیست مانند تو فرزند کریم الابوین نفس کل مادری و عقل کل او را پدری
پانویس
منابع
ابنشهرآشوب، محمد بنعلی، مناقب آل ابیطالب، قم، مکتبه الحیدریه، ۱۴۳۱ق.
ابنعبدالبر، یوسف، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، بیروت، دارالجیل، 1412ق.
اربلی، علی بنعیسی، کشف الغمه في معرفه الأئمه، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۵ق.
بحرانیاصفهانی، عبدالله، عوالم العلوم، قم، مدرسه الامام المهدی، 1405ق.
بلاذری، احمد بنیحیی، انساب الاشراف، مصر، دارالمعارف، ۱۴۰۵ق.
حسنزاده آملی، حسن، دیوان اشعار، تهران، رجاء، 1377ش.
حسنزاده آملی، حسن، شرح فصل حکمه عصمتیه فی کلمه فاطمیه، قم، طوبی، 1379ش.
شهیدی، جعفر، زندگانی حضرت فاطمه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1363ش.
شهیدی، جعفر، زندگانی حضرت فاطمه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1363ش.
عسقلانی، احمد، الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415ق.
مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
یعقوبی، احمد بناسحاق، تاریخ یعقوبی، بیروت، مؤسسه الأعلمي للمطبوعات، ۱۴۱۳ق.
یمانی، محمد عبده، فاطمهزهرا علیهالسلام، ترجمه محمدتقی رهبر، تهران، مشعر، ۱۳۷۸ش.